کاش آسمان

کاش آسمان
دست از آستینِ قهرِخود
بیرون می کشید
و آفتاب ، نور را
بر هرکرانه ی هستی
میهمان می کرد
تا عطر زندگی
مشام هرخانه را پر کند

افسوس
افسوس که در این اشتیاقِ
پنهان در پوست من
امیدِ هیچ آشتی
دراین شبِ تیره نیست

و تنها بغضی است
که تن ویرانم را
پشت پرده های نمور اشک
پنهان میکند
دیدگاه ها (۱)

مهربانی و حس خوب

امرزتون غرق در آرامش

اول هفته تون پر انرژی

هر چیزی در جهان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط